حلقههایی که سرنوشتشون بهم گره خورده
پیوندمونم شده اسارت یه زنجیر
حالا اگه آزادیمون بشه مجسمه که تعجب نداره
آره همون آزادی که از کفترای سفید میگیریمو بعد با کلی سخاوت.....
خوب حالا هی بیایم داد بزنیم "ما" بعد آروم تو دلمون بگیم "من"
دلم میخواد یه رنگ سیاه وردارمو همه ی دنیارو یه تیکه سیاه کنم...
سلام . خسته نباشی ...
ایام و اعیاد بر شما مبارک .
وبلاگ با 10 مطلب به روزشد .
امیدوارم مطالب براتون مفید واقع شود . ...
لطفا مرا با انتقاد از وبلاگ در بهتر شدن مطالب کمک کنید .
موفق باشید .
سلام
نوشته ی آخرتونه پس دونستن اسم هم چندان
مفید نخواهد بود...
خوندن این بلاگ وادار به تفکرم میکرد
مثه همین نوشته
مثه بلاگای زیاد دیگه ای که منتظر مطلب جدیدشون
می موندم
اما خوب...
به قول خودتون تجربه ایه
و سنت ! بر این بوده که یکی میاد و یه مدت
می نویسه و بعد دیگه نمی نویسه !
شاد باشید و کامروا
در پناه خدا...
ــــــــــــــــــــــــ
اما حیفه که بخوایم دنیا رو سیاه رنگ بزنیم
البته حق میدم. گاهی چنین حسی
به آدم دس میده
سلام
چه حیف. دلم برای نوشته هاتون و عکس های جالبتون خیلی تنگ میشه.
ولی امیدوارم هر جا که باشین شاد باشید و موفق.
ممنونم از لطفتون.
بهترین ها رو براتون آرزو می کنم و امیدوارم به تموم آرزوهاتون برسید.
گفتنش خیلی سخته ولی خدانگهدارتون باشه.
سلام.. چه بد! ناراحتم کردی
دل آدم گاهی دلگیرو سیاهه مثه ابرا.. دلیل نمیشه نباره و سیاهیو تو دلش نگه داره.. آره تو حق داری.. همیشه «من»ی همه چیزو خراب میکنه.. خب یه چیزی یه جایی میلگنه.. چرا سیاه؟ بیا سفید کنیم که اگه کوچکترین نقطه ی سیاهی پیدا شد ، دیده بشه.. چرا به جای حل مسئله ، صورت مسئله رو پاک میکنی.. یا مثه من گریه زاری راه ننداز.. حالا این نوشتن چه غلطی کرده که نمیخوای بنویسی؟ بجاش میخوای چیکارکنی؟
اسارت رو پاره کن.. دلیل نمیشه بزنی خودتو بکشی که ااااا چرا اینطوریه؟ زندگی کردن بلد نیستیم، داداشم.. حتی اونچیزی که بلدیمو عمل نمیکنیم.. آخه فعلا چیزی بر وفق مرادمون نیس.. چی بگم.. برگرد با یه تولد دوباره.. انسان با امید دوباره زنده ست.. چرا که اگه چیزی نبود پس چرا همیشه ته دلمون یکی واسمون شمع روشن میکنه 
فرهاد اینجا رو سیاه کن.. فحش بده.. اما بمون.. اصلا از خداحافظیت خوشم نیومد.. باهاتم خداحافظی نمیکنم
ترسیدم گفتم شاید دیگه کامنتم رو هم نخونید!!
البته که خوشحال می شم
پس منتظرتون می مونم
در ضمن دنیا به اندازه ی کافی سیاه هست کاش دلت می خواست یه گوشه اش رو سفید کنی!
اول و آخر نداره . براتون آرزوی شادی و سربلندی دارم .
روی سیاه هم خیلی قشنگیها میشه کشید .
از خداحافظی با کسایی که دوسشون دارم بیزارم.. الانم نیومدم خداحافظی کنم چون زیر سقف یه آسمونیم.. تازه تو قراره گاهی بیای و بهمون سر بزنی.. حق باتوئه.. نباید چیزایی رو که برامون مثبته به عادت بدل کنیم.. موفق باشی.. برات آرزوی بهترینهارو از صمیم قلبم دارم.. حالا واسه خاطره دل تو.. خداحافظ
تا اونجایی که من یادمه پست اخر و اینا نداشتیمااا!!! اصلا من که تیتر و ندیدم!


باز من یه چند روز نبودم؟؟؟
می نویسی دیگه؟
سلام
مثل همیشه نوشته هات تو ذهن هر کسی آشوب به پا میکنه
میگم توکه میتونی جنجال به پا کنی چرا جنجال مثبت به پا نمیکنی چرا از چیزهایی خوبی که کم دیده میشن نمیگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بدهاروکه هممون میبینیم.
اصلا میدونی ماروبدبین کردند.
سلام
مث اینکه فرموشم کردی کلن.....
امید وارم بازم آپ شه اینجا
بی هیچ سدی دلم از این زمانه گرفته است!!
سلام
نوشته هاتون قشنگه.....
همیشه فردایی هست.. پشت نگاهی دیگر.. آزادتر ، رهاتر.. و من مرگ را برای تولدی دیگر عاشقانه دوست میدارم..
Www.mahfele-khial.blogsky.com
سلام
آخه چرا اینقدر ناامید کننده ؟؟؟؟؟
منتظرم
روزاتون یاسمنى
آدم برفى
سلام عزیزم
میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت قائم عصر (عج) را به شما و خانواده محترم شما تبریک عرض می کنم
امیدوارم همیشه موفق باشید
سلاااااااااااااااااااااااام
در مورد چیزایی که در مورد مجسمه و کبوتر ها گفتی باید بگم اونها نماد هستن

مثل تابلو های راهنمایی و رانندگی که نمادی از قانون هستن
پس مثل اونها به اون یکی ها هم احترام بزار
در مورد اون رنگ آمیزی هم من حس میکنم کسانی قبل از تو شروع کردن و به امید خدا تا چند سال دیگه همه از نتایج درخشانش بهره مند میشیم!!!!
خوبی؟
سلام
بابای
میخواستم بگم وب جالبی داری
خوشحال میشم اگه به من هم سری بزنی
سلام

منم اپم
خواستم سلامی عرض کنم
نگار رفته مسافرت.
گفتم یه سری به دوستاش بزنم . دلتنگی نکنن واسه نگار .. زود بر می گرده
سلام
وبلاگ قشنگی داری
خوشحال میشم به منم سر بزنی
موفق باشی
سلام
قبول باشه راز و نیازهاتون
الان که نوشتن رو تعطیل کردید ، فکر میکنم
همون جمله ی کلیشه ای ! بلاگی رو باید بزنم
: ممنون که سر زدین !...
ــــــ
ادامه ی کامنتتون مینوشتید:
میدونم که خیلیا ! دارن برا سفر رفتن
سال های بعد تو نقشه میکشن !
در پناه خدا باشید و شاد و کامروا
بعد از مدت ها اومدی
منتظرتون بودم
تو کامنتام منتظر این اسم بودم
شاد و مانا باشی
سلااااااااااااااااااااام
خوبی ؟ چطوری؟ چه خبر؟
به منم سر بزن
دقیقا باید وقتی بری که من نیستم دیگه؟؟؟
برو به سلامت
از این به بعدم نیستم
سلام
به روزم ..... حالا اینو بذارید کنار بریم فوتبال بازی کنیم ....
اونوقت کی می خواد تو این دنیای سیاه زندگی کنه ؟؟؟؟؟؟
روزاتون یاسمنی
نه اونقدر سیاه که تو می گی . . .
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
خوبی؟
چطوری؟
خوش میگذره؟
کجاها میگردی؟
سلام خوب نمیخواهی بنویسی به بقیه که میتونی سربزنی دلمون میگیره اینطوری. بیابه خونه دل ماسری بزن.
چرا یه خبر از ما نمیگیری بی معرفت
کاش یه سری می زدی
کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پست یکی به آخرت منو یاد شاعری انداخت به نان کارو که شعرهاشو خیلی دوست داشتم
پست یکی به آخرت منو یاد شاعری انداخت به نام کارو که شعرهاشو خیلی دوست داشتم
سلام عزیزم خوبی؟
خیلی وقته ازت خبری نیست؟
وقت کردی بهمون سر بزن اپ کردم با یه موضوع توپ!!!
سلاممممممممممم دوست عسیز ینی چی راستی اخرین پستته؟ من تازه یه دوسته تازه میخواستم پیدا کنم پیشم بیا شاد تر میشم
ایول میبینم که تو هم تقریبا همزمان با من رفتی ولی من برگشتم
تو چی؟
سلام.. سلااااااام.. سلااااااااااااااااام.. بلند شیم دیگه.. یه کاری بکنیم خب.. من خسته ام از اینهمه سیاهی..
سلام
غرض از مزاحمت
تو یکی از وبلاگها نطر داده بودین که یه عمره دنبال معنای عشق و محبت میگردین
من اومدم تا شما دست از جستجو بردارین
اومدم معنای این واژه ها رو بگم
عشق یعنی وقتی که ادم دیوونه میشه و برای دیوونگی هاش هیچ پاسخ و توجیهی نداره میگه عاشقم میگه دچار عشق شدم
و هیشکی ام نمیدونه که این دچار یعنی چی؟
چند نفر مگه به دچار سهراب پی بردن؟
و محبت خالصلانه و نایاب ترین چیز دنیاست که تنها میتوان در چیزهای بزرگ و با ارزش یافتش
توی عظمته که محبت غرق شده
مثل عظمت یک وجود
یک توده ی خاکی که مادر مینامیم اونو
پس از اینکه به وبلاگت مراجعه کردم دیدم نه.............خداییش وبلاگ خوبیه
حرفی برای گفتن داری
شاد باشی
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همینجاست بخند.....
سلام.. پارسال دوس امسال آشنا آقا فرهاد.. خوب تنهایی واسه خودت حال میکنیا.. ممنون از لطفت که به خونه های ما داری
راستش اوضا احوال اونقدرها هم بد نیست
من یه چیزی فهمیدم از خودم و اون اینکه وقتی شادم اونقده خوشحالم که کلمات جمع و جور نمیشن که تو وبلاگم نوشته شن ولی همچین که غمگین میشم وبلاگم میشه تنها جایی که دارم و اونوقته که میشه اینی که می بینی.. کجاهایی؟ چه خبرا؟
چه کار جالبی می کنی.. منم این کارو دوس دارم.. وقتی از بالا بهشون نگاه میکنی همه چیز همون جور که می بایست رخ میداده، هست.. و وقتی تو دل روزا گیج می زنی روزا و قصه هاشو پیچیده می بینی.. عجب روزگاریه.. ممنون که بهم سر میزنی.. از دیدنت خوشحال میشم.. ازینکه خاک روی خاطره های قدیمی میشینه اما تو دوستی های ساده مجازی هنوز میشه فراموش نشد
نمیخوای برگردی؟
فرهاااااااااااااااااااااااااااااااااادددددددد
سلام.. بابا چه عجب جواب دادی.. خودت تعرف کن چی میکنی که دیگه این وبلاگت رنگ آپو ندیده.. خوبم یعنی نباشم چی باشم.. زندگی هم مثه قبل در جریانه خودشه.. گاهی خوب گاهی بد.. شکر.. مرسی که اومدی.. از دیدنت خوشحال شدم
زندگی اجبار است...مرگ انتظار است...عشق یک بار است...فکر تو تکرار است...جدائی دشوار است...کاش گناهی کنم که مجازاتش تبعید به قلب تو باشد
منتظرتونم
در هیاهوی غازهای وحشی مهاجر
....
هیچی بی خیال
ــــ
شاید کامنت منو نباشی که جواب بدی
ولی من یه آدم دلخوشم خیلی دلخوش !
...........